(نقش حزب داشناك در وقايع سال 1915)
داشناكسيتيون (نقش حزب داشناك در وقايع سال 1915) دكتر اردال ايلتر, مورّخ- ترجمه عيوض بيات-قسمت يكم
در بين احزاب انقلابي ارمني، حزب داشناك باسابقهترين، مهمترين و تأثيرگذارترين حزب در حيات و مقدورات ارامنه بوده است. كلمه «داشناكسيتيون» كه به معني فدراسيون، اتحاد و اتفاق به كار ميرود، در زبان تركي به صورت مخفف «داشناك» مورد استفاده قرار ميگيرد. در نتيجه فشارهايي كه از سوي تزار در جهت از بين بردن راديكاليزم در روسيه صورت گرفته بود، برخي از ارامنه كه عملكرد حزب «هينچاك» را كافي نميدانستند، با هدف گردآوردن و متحد كردن ارامنه، ابتدا تحت عنوان «تروشاك» (پرچم) و سپس در سال 1890 تحت عنوان داشناكسيتيون، حزبي را تشكيل دادند. به خاطر انتشار نشريهاي به نام تروشاك، به حزب تروشاك هم معروف شده بودند. حزب داشناك كه از اتحاد گروههاي ماركسيست و سوسيال- دمكرات تشكيل شده بود (فدراسيون انقلابي ارمني)، تا سال 1892 برنامه و طرح مشخصي نداشت. داشناكها بعد از اولين كنگره عمومي خود در سال 1892، برنامهاي را قبول و تصديق كردند. آنها اين برنامه را از تشكيلات «اراده خلق» اخذ نموده بودند. «كريستاپور ميكائيليان» (1905-1859) از مؤسسين حزب داشناك، كسي بود كه در تشكيلات اداره خلق پرورش يافته بود. به همين دليل، برنامه آنها بر اساس اصناف و سوسياليسم شكل گرفته بود. بدين ترتيب، داشناكها كه به خود نام سوسياليست- دمكرات، سوسياليست- انقلابي، مليگرا و عدم مركزيت داده بودند، به عنوان گروهي تروريستي وارد عرصه فعاليت شدند. داشناكها به عنوان سمبل دشمني، انتقام و ترور، علامت خنجر را در پرچم خود قرار دادند.
ويژگي تغييرناپذير اين حزب، ايجاد دشمني با تركها چه در بين ارامنه و چه در كل جهان و نشر پروپاگانداي قتلعام ارامنه بوده است. در برنامه مورد قبول واقع شده داشناكها در سال 1892، روشها و اهداف مجادلهاي كه بايد با دولت عثماني صورت ميگرفت، اينگونه تثبيت شده است:
- تشكيل چريكها و سازماندهي آنها؛
- توسل به راههاي مختلف جهت مسلح كردن ارامنه؛
- ترتيب دادن ترورهايي در مقابل مأموران دولتي؛
- تشكيل شبكههاي ارتباطي در جهت ارسال انسان و سلاح؛
- حمله به ساختمانهاي دولتي و تخريب آنها؛
- انجام شورشهايي با جذب عشاير به سمت خود؛
- به دست آوردن دخالت قدرتهاي بزرگ و واقعيت دادن به تشكيل جمهوري سوسياليستي ارمني پس از كشته و آواره كردن مسلمانان در شش ولايت آناطولي (ارزروم، بيتليس، دياربكر، سيواس، مأمورات العزيز، وان).
حزب داشناك در سال 1907 در «تعليمات نامه تشكيلات» هم حوزه فعاليت خود را مشخص كرده و شعبه غرب و شرق را در جهت پيش بردن فعاليتهاي خود تشكيل داد. مركز شعبه غرب در ژنو سوئيس قرار داشت. وظيفه آنها ارگانيزه كردن تحركات ارامنه در اروپا و پيش بردن پروپاگاندا بود. مركز شعبه شرق نيز در ايروان و بر عهده «كليساي اچميادزين» واگذار شده بود. وظيفه آنها جمعآوري پول در جهت انجام تحركاتي در مقابل تركها، چاپ بروشورهاي تبليغاتي جهت براندازي، انجام ترور و قاچاق سلاح بود. شعبه شرق فعاليت خود را از چهار مركز وان، موش، ارزروم و ترابوزان پيش ميبرد.
ترور به عنوان يك روش اداره:
داشناكها قبل از اينكه فعاليت خود را به عنوان يك حزب سازماندهي شده آغاز كنند، ترورهاي صورت گرفته بر عليه تركها را بر عليه همنژادان خود به كار بستند. سخنان «سمپات گابريليان» در مورد داشناكها و ترورهاي صورت گرفته توسط آنها قابل تأمل است:
«هنگامي كه ارامنه انقلابي از يك ارمني ثروتمند ساكن اروپا درخواست پول كرده بودند، او اين جواب قاطعانه را به آنها داده بود: «من نميخواهم با پول خودم، جلّاد كشور باشم». «جامهاريان»؛ ارمني ثروتمند ساكن مسكو كه به دست داشناكها كشته شد، هزينههاي يك يتيم خانه ارمني را پرداخت ميكرد. او فقط نميخواست تعداد يتيمهاي آن مركز را افزايش دهد. باز با همان دلايل، «باليوزيان» در ازمير را به قتل رساندند. نمونهي جديد و مؤخري هم داريم: «باهاليان»؛ ارمني روس كه با نامههاي تهديدآميز كميته حاضر به پرداخت پول خواسته شده نبود، در 10 نوامبر در كوچههاي «نوروسيسك» سرش بريده شد. حملات، ظلمها و جنايتهايي از اين نوع كه به نام داشناك صورت ميگرفت، آنقدر زياد است كه ميتوان با آنها تاريخي طولاني و حجيم نوشت. اگر كسي در مقابل اين تحركات اعتراض ميكرد، حتي در صورتي كه از دوستان خود داشناكها ميبود، رفتارش مورد نكوهش قرار گرفته و در بعضي از مواقع آن فرد به مرگ محكوم ميشد. اين روحيه وحشيگري به كاراكتري در رفتار آنها تبديل شده بود...»
«ك. اس. پاپازيان»؛ نويسنده ديگر ارمني ساكن آمريكا، نوشتههايي در همان راستا دارد و خصوصاً توضيح ميدهد ارامنه ثروتمندي كه به حزب كمك نميكردند و كساني كه طرفدار وارد شدن به تحركات شورشگرانه نبودند، از سوي تروريستهاي ارامنه به قتل ميرسيدند. پاپازيان پس از تشريح مفصّل ترورهاي صورت گرفته توسط داشناكها در مقابل ارامنه، تصريح ميكند كه داشناكها را فقط ميتوان با مافياي ايتاليا و يا گانگسترهاي حاضر در آن كشور مقايسه كرد و اعلام ميدارد كه اين حزب از سوي افكار عمومي ارمني مورد لعن و نفرين واقع گرديده است.
ترازنامه تحركات تروريستي صورت گرفته توسط حزب داشناك در مقابل تركها و ارامنه و ايدئولوژي اين حزب به صورت مفصل در كتاب «ميكائيل وارانديان» تشريح شده است.
ارمني ديگري به نام «اوهانوس آپرسيان» هم در كتاب خود به نام «Men Are Like Tath» (انسانها اينگونه هستند) كه سرگذشت افسري را نقل ميكند، به صورت آشكار توضيح ميدهد كه داشناكها علاوه بر تركها، چگونه ظلمهايي را بر عليه همنژادان خود صورت ميدهند. در اين كتاب، موارد زير در ارتباط با موضوع مورد بحث جاي گرفته است: «... داشناكها ارتشي سوءقصدكننده به نام «Mauserists» (قاتلين حرفهاي) در جهت اجراي احكامي كه از سوي قوانين و ارگانهاي دادرسي خود صادر ميكنند، دارند. اگر حزب قراري جهت كشته شدن فردي را صادر كند، در جهت معين كردن جلّاد آن فرد، يا قرعهكشي كرده و يا اين وظيفه را بر عهده يكي از قاتلين حرفهاي حزب واگذار ميكنند.»
در نتيجه اقدامات حزب داشناك جهت آمادهسازي، در هر ولايتي شورشها و سوءقصدها روي ميداد. مثلاً شورشهاي ارامنه در ژوئن 1896 در وان، ژوئيه 1897 و آوريل 1904 در سامسون روي داده و خونريزيهايي صورت گرفته بود. باز به همان شكل و با هدف به دست آوردن مداخله دولتهاي بيگانه، در تاريخ 26 آگوست 1896 تهاجم به بانك عثماني تحقق يافته بود. پس از سال 1896، تركيه به عرصه فعاليت حزب داشناك تبديل شده بود. در نهايت، داشناكها در 21 ژوئيه 1905 سوءقصدي نسبت به «سلطان عبدالحميد دوم» هنگامي كه وي براي شركت در مراسم «سلام جمعه» رفته بود، ترتيب دادند. در نتيجه انفجار بيموقع بمبها در ارابهاي كه قرار بود سلطان سوار بر آن شود، سوء قصد با موفقيت همراه نشده بود.
در نتيجه تجسس منازل و محل كار تروريستهاي منسوب به كميته در ژوئيه 1905 در شهرهاي «ازمير» و «مانيسا» كه در ارتباط با سوءقصد «ييلديز» بود، طرحهاي تخريب عمارت دولتي در ازمير، بانك عثماني، عمارت گمرك، راهآهني كه ازمير را به شهرها و استانهاي ديگر متصل ميكرد، كشف شد. همچنين صدها بمب ساعتي، بمبهاي دستي، ديناميت، فشنگهاي سالم، تپانچه و تفنگهايي كه قرار بود در همين راستا مورد استفاده قرار گيرد، كشف و ضبط شد.
حزب داشناك كه اهميت زيادي به واردات سلاح ميداد، شعبههاي خود را تا دور افتادهترين روستاها گسترش داده و با تمام تلاش، سعي در مسلح كردن اعضاي خود داشت. تحت عنوان «تعليماتي جهت دفاع شخصي»، كتابي 64 صفحهاي را منتشر كرده بود كه در اصل شامل دستورات حزب و در ارتباط با مسلح شدن و حمله به روستاها بود.
مقدونيه و تركهاي جوان
داشناكها در جهت تضعيف دولت عثماني و آماده كردن مداخله خارجي در آن كشور، به عشاير آناطولي شرقي و كميتههاي مقدونيه متوسل شده و اقداماتي را در جهت همكاريهاي لازم صورت دادند. آنها هر چند نتوانستند عشيرههاي آناطولي شرقي را به خود جذب كنند، اما در ايجاد همكاري با كميتههاي مقدونيه موفقيتهايي را به دست آورده بودند. اتحاد ارمني- مقدوني در سال 1898 از سوي «فيليبه»؛ نماينده حزب داشناك در بالكان و «روستوم» ؛ مدير مدرسه ارامنه تحقق يافته بود. بمبهايي كه مورد استفاده حزب داشناك قرار ميگرفت، از سوي بلغارها آماده ميشدند. با كمك «بوريس سارافوف» ، مدرسهاي نظامي در مرز بين تركيه- بلغار تشكيل شده بود. «بوگوسيان» كه در ارتش بلغارستان درجه ستواني داشت، با اداره اين مدرسه، تعداد زيادي ارمني را تعليم داد كه آنها، بعدها در حركات انقلابي داشناك در تركيه انجام وظيفه كردند. شهر ژنو يكي ديگر از مراكز اتحاد ارمني- بلغار بود. در ميتينگهايي كه نشريه «پرو ارمنيا» در شهرهاي پاريس، لندن و ميلان تشكيل داده بود، بلغارها و مقدونيها هم حضور داشتهاند.
كميتههاي ارمني با تركهاي جوان (جمعيت اتحاد و ترقي) هم همكاري داشتند. بدون شك هدف مشترك آنها تغيير حاكميت سلطان عبدالحميد دوم بود. بدين ترتيب در اعلان مشروطيت دوم در تاريخ 23 و 24 ژوئيه 1908، كميتههاي ارامنه هم يكي از اقليتهايي بودند كه به اندازه تركهاي جوان با آنها همكاري كردند. حزب داشناك نيز اعلام كرده بود كه با همكاري با تركهاي جوان، از مشروطيت دفاع خواهد كرد.
تا سال 1914
حزب داشناك پس از اعلان مشروطيت، تغييرات مشخصي را در برنامه خود داده بود. بر طبق آن، در محدوده دولت عثماني، بر طبق تشكيل يك فدراسيون و خودمختاري محلي و گسترده، آزادي اقتصادي و سياسي به وجود آمده و حكومت مركزي از نمايندگان مردم دمكرات تشكيل شده، خدماتي به غير از سياست خارجي، نظامي، ماليه، گمرك و اداره پست و تلگراف، بر عهده مناطق خودمختار محلي واگذار خواهد شد.
ارمنستان تركيه، به عنوان بخشي از دولت فدراتيو عثماني، در امور داخلي آزاد خواهد بود و امور داخلي مردم اين منطقه با خودمختاري محلي اداره خواهد شد. مركز و همه قوانين و تشكّلهاي اداري و امور داخلي منطقه ارمنستان تركيه به صورت برابر و ملي انتخاب خواهد شد و در موضوعات دين، نژاد و جنسيت نيز تبعيض وجود نخواهد داشت.
همانطور كه مشاهده ميگردد، هدف اصلي اين برنامه تشكيل ارمنستاني بود كه از قبل تصور ميشد. اما اين برنامه به عنوان مشخص سازنده نيّت ارامنه، از سوي حكومت مورد قبول واقع خواهد شد. در حالي كه «هاوانيس سرانگيليان» (وارتكس) نماينده ارمني مجلس، در سخنان خود در مورد اصل 35 قانون اساسي در مجلس گفته بود: «هنگامي كه من از ارزروم انتخاب شدم، برنامه اتحاد و ترقي به آنجا رسيد. گفتند آيا اين را قبول ميكنيد. من هم برنامه فرقه داشناك را نشان دادم و گفتم اگر ميخواهيد مرا انتخاب كنيد، با اين برنامه انتخاب كنيد.» به غير از آن، «وارتكس سرانگيليان» پيشنهادات خود را در مورد اينكه زبان رسمي و عمومي عثماني تركي باشد، گفته بود: «ما عثماني هستيم. ولي ترك نيستيم. زبان رسمي تركي است. به همان خاطر يك ارمني در همه امور رسمي خود به زبان تركي صحبت ميكند. اما زبان و هويت ارمني را فراموش نميكند. اگر ميخواهيم حاكميت ملي مشروطيت را پيش ببريم، به رسميت شناختن حقوق همه عناصر لازم و واجب است.»
بدون شك، هنگامي كه «هاوانس سرانگيليان» اين سخنان را ميگفت، قصد داشت به اولين برنامه سوسياليستي- انقلابي داشناكها در سال 1892 را مورد اشاره قرار دهد.
ارامنه از آزادي، عدالت و برابري مشروطيت استفاده كرده و همه حقوق سياسي خود را هم به دست آورده بودند. در اين صورت، ديگر نيازي به ويژگي انقلابي كميتههاي ارمني و وجود آنها نبود. اما داشناكها هم همانند كميتههاي ديگر ارمني، بيكار ننشسته و نسبت به تشكّل يافتن دوباره و ايجاد شعبههاي جديد ادامه ميدادند. داشناكها كه از سوسياليسم به عنوان سلاح استفاده ميكردند، در گزارش تقديمي خود به «كنگره سوسياليست- انترناسيونال» كپنهاگ در سال 1910 كه به دست « ميكائيل وارانديان»؛ ايدئولوژيست حزب داشناك در 31 صفحه نوشته شده و در همان سال به زبان فرانسوي در ژنو چاپ شده بود، نشان داده بودند كه فعاليتهاي حزب داشناك در تركيه تا سال 1908 مخفي بوده و اعضاي كميته هنگام روز در انظار عمومي ظاهر نشده و شبها آموزش ديده و مسلح ميشدند. همه اين اعمال، كيفيت انقلابي و سياسي اين حزب را نشان ميدهند.
شكست عثماني در جنگ بالكان در سال 1912 نيز ارامنه را خوشحال كرده بود. ارامنه نسبت به اشغال آناطولي شرقي از سوي روسها و مهاجرت مردم مسلمان از اين منطقه ايمان داشتند. «ژنرال مايئوسكي» كنسول روسيه در شهر «بيتليس»، در گزارش شماره 63 خود كه در 24 دسامبر 1912 به سفير روسيه در استانبول فرستاده بود، اين وضعيت و فعاليت داشناكها را تشريح كرده بود.
در اواسط ژانويه 1914، دكتر «هاكوب زاوريف» از پيشروان داشناكها كه به نزديكي با وزارت امور خارجه روسيه مشهور بود، با «شفي پرنس تروبتسكوي» مسئول امور شرق وزارت امور خارجه روسيه ملاقات كرده، اطلاعاتي در مورد اصلاحات ارمني روس و وضعيت ارامنه تركيه داده و تضميناتي گرفته بود. بنا به گفته «رنو پيون»: «نزد تزار، ارامنه جاي بلغارها را كه تزار محافظين اصلي آنها بود، گرفته بودند.»
اكنون داشناكها چند روز قبل از اعلان بسيج عمومي (30 ژوئيه 1914) از سوي دولت عثماني كه در حال ورود به جنگ جهاني اول بود، هشتمين كنگره عمومي خود را در ارزروم و با هدف اينكه در هنگام ورود عثماني به جنگ، چگونه وضعيت خود را سر و سامان خواهند داد، تشكيل دادند. به بيان ديگر آنها در اين موضوع كه چگونه ميتوانند از پشت به دولت عثماني ضربه زده و آن را تجزيه كنند، به بحث و بررسي نشستند.
يك مناظره
مدتي قبل از ورورد عثماني به جنگ جهاني اول، هشتمين كنگره عمومي حزب داشناكسيتيون در ارزروم كه مركزيت كميته را داشت، برگزار شد و پس از آن ادعاهاي زير مطرح گرديد:
الف) نمايندهاي از دولت عثماني در جهت ارائه نظرات دولت، در كنگره شركت كرده بود؛
ب) تشكيل كنگره در ماه آگوست و يا پس از آن بود؛
ج) ادعاهايي مختلف در كتابهاي گوناگون وجود دارد مبني بر اينكه كنگره اعلام كرده بود كه ارامنه در مقابل دولت عثماني موضعي مخالف اتخاذ نخواهند كرد.
اسناد زير برعكس ادعاهايي است كه مطرح ميشوند زيرا عدم شركت نماينده يا نمايندگان دولت عثماني در كنگره، عدم برگزاري كنگره در ماه آگوست و يا پس از آن و بلكه تشكيل آن در ژوئيه 1914، صدور قرارهايي مبني بر اينكه ارامنه اقداماتي را بر عليه دولت عثماني صورت خواهند داد را نشان ميدهند.
- «دفتر تصميمات» اخذ شده مربوط به هشتمين كنگره عمومي حزب داشناك در سال 1914 در ارزروم؛
- كتابي به نام «آمال و حركات انقلابي ارامنه: قبل و بعد از اعلان مشروطيت» كه از سوي دولت عثماني منتشر شده و در سال 1916 در استانبول به چاپ رسيده است؛
- مقالهاي با عنوان «جنگ عمومي و حوالي «موش» در اوايل جنگ 15-1914 روس- ترك» كه از سوي «پاپازيان»؛ نماينده شهر «وان» در مجلس عثماني نوشته شده و در مجموعهاي به نام «Vem» كه به زبان ارمني است، منتشر شده است؛
- كتابي به نام”The Turco- Armenian Question: The Turkish Point of View, Published by The National Congress of Turkey”, (Constantinople, 1919)
- گزارش تقديمي حزب داشناكسيتيون به كنگره سوساليست- انترناسيوناليست هامبورگ در مه 1923 به نام Die Ereignisse in Armenian und die Tatigkeit der Armenischer S. R. Partei Daschnaktzutiun 1914- 1923, Bericht, vorgelegtdem Internationalen Sozialistischen Kongre, Hamburg, Mai 1923؛
- كتاب «ائسات اوراس» به نام The Armenians in History and the Armenian Question, (Istanbul, 1988)؛
- نشريه اسناد تاريخي نظامي، شماره 83 (مارس 1987)، سند شماره 1903؛
- كتاب «كريستوفر. ج. والكر» به نام َArmenia: The Survival of a Nation؛
آيا حكومت عثماني در كنگره شركت كرد؟
در صفحات 114 تا 118 كتاب «آمال و حركات انقلابي كميتههاي ارمني: قبل و بعد از اعلان مشروطيت» كه در سالهاي 17-1916 در استانبول و از طرف دولت عثماني به زبان تركي و فرانسوي چاپ شد، به صورت كامل از كنگره حزب داشناك در ارزروم در سال 1914، شركت كنندگان در كنگره و قرارهاي صادر شده بحث شده است.
اطلاعات آمده در اين صفحات به قرار زير است:
«هشتمين كنگره عمومي كميته داشناكسيتيون انقلابي ارمني»
هشتمين كنگره عمومي كميته داشناكسيتيون در ماه ژوئيه سال 1914 در ارمنستان تشكيل شده بود. دعوت شدگان به كنگره به قرار و ترتيب زير بوده است:
1- اداره شعبه غرب، يك نماينده؛ 2- اداره شعبه شرق، يك نماينده؛ 3- اداره شعبه ارمنستان تركيه، يك نماينده؛
شركت كنندگان از تركيه
4- استانبول و مناطق تابع كميته استانبول، دو نماينده؛ 5- ترابوزان، دو نماينده؛ 6- موش، دو نماينده؛ 7- وان، دو نماينده؛ 8- ارزروم، دو نماينده؛ 9- سيواس، دو نماينده؛ 10- هارپوت، دو نماينده؛ 11- سامسون، دو نماينده؛ 12- آدانا و كميتههاي الحاقي، يك نماينده؛ 13- بيروت، يك نماينده؛ 14- ازمير و كميتههاي الحاقي، يك نماينده؛ 15- كايسري، يك نماينده؛ 16- دياربكر، يك نماينده؛
شركت كنندگان از قفقاز
17- «مئركاسدان» و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛ 18- «اوسكاناباد» و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛ 19- «مئزكاغاك» و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛
شركت كنندگان از ايران
20- تهران و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛ 21- تبريز و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛
شركت كنندگان از مهاجرين
22- آمريكا و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛ 23- مصر و كميتههاي الحاقي، يك نماينده؛ 24- بالكان و كميتههاي الحاقي، دو نماينده؛
از روزنامههاي ارگان نشر كميته
25- از هيئت تحريريه روزنامه «تروشاك»، يك نماينده؛ 26- از هيئت تحريريه روزنامه «آزادامارد»، يك نماينده؛
شركت كنندگان از بين دانشجويان
27- از دانشجويان منصوب به فرقه داشناكسيتيون اروپا، يك نماينده؛ 28- از دانشجويان منصوب به فرقه داشناكسيتيون تركيه، يك نماينده؛ 29- از دانشجويان منصوب به فرقه داشناكسيتيون روسيه، يك نماينده؛ 30- بعضي از اعضاي فعال دهلي و كشورهاي خارجي ديگر.
كنگره، از 26 نفر كه حائز رأي مطلق بودند و 4 نفر ديگر كه صلاحيت آنها بر اساس مطالعات صورت گرفته تأييد شده و جمعاً به 30 نفر ميرسيد، تشكيل شده بود.
«مسلك سياسي و وضعيت ما در مقابل حكومت ترك»
سياست فشار و ضديت اقتصادي، اجتماعي و اداري حكومت اتحاد و ترقي نسبت به غيرمسلمانان و خصوصاً ارامنه از گذشته وجو داشته و اكنون نيز ادامه دارد. كنگره عمومي كميته داشناكسيتيون كه خصوصاً تحركاتي جهت به اجرا گذاشتن اصلاحات ساختگي و فريبكارانه و برنامهاي كه اتحاد و ترقي در پيش گرفته است را مورد توجه قرار داده و موضع مخالف در مقابل حكومت اتحاد و ترقي اتخاذ كرده و قراري را در مورد نقد سياست و برنامه اين جمعيت و مجادله شديد در مقابل اين تشكيلات و مبارزه با آن را صادر كرده بود.
در هر حال، منصوبين به كميته به غير از مسائل و نكات عمومي، به دولت مراجعه نخواهند كرد و به غير از موارد ذكر شده، هيچ تماسي با دولت برقرار نخواهند كرد.
از تصميمات عمومي در مورد مسئله نظامي:
اقداماتي در جهت تشكيل نگهبانان روستاها در مناطق ارمني و مسلح شدن به سلاحهاي دولتي، ورود گسترده ارامنه در بين ژاندارمها و افزايش تعداد آنها؛ و بدين صورت، مساعد و امن شدن وضعيت در مناطقي كه ارامنه در آنها زندگي ميكنند، صورت خواهد گرفت.
تصميماتي در مورد مسئله «دفاع شخصي» :
پس از اخذ رأي و نظرات همه شعبههاي كميته در مورد مسئله دفاع شخصي، كنگره تصميمات زير را گرفته بود:
1- صرف همه مساعي كميته در اين خصوص از اين سال به بعد؛
2- گسترده و نيرومند كردن تشكيلات منطقهاي با استفاده از پول و ابزار ديگري كه به اين منظور گردآوري خواهد شد؛
3- براي رسيدن به هدف فوق، تشكيل مركزي عمومي متشكل از 5 نفر كه صرفاً به امور دفاع شخصي اشتغال خواهند داشت.
نكته: در مورد شكل تشكيل اين هيئت، مجلس عمومي قرار ديگري را صادر خواهد كرد
منبع:
TÜRK- ERMENİ İHTİLAFI, MAKALELER, Editör: Prof. R. Hikmet ÖZDEMİR, TBMM Kültür, Sanat ve Yayın Kurulu, Nisan 2007, ss 77-93
نظرات شما عزیزان: